احسان محمدی؛ سایت رسمی فدراسیون فوتبال- بازیکنی که در 27 سالگی سابقه 17 سال پوشیدن پیراهن تیم ملی ایران دارد یک نمونه شگفتانگیز است. گرچه خیلیها معتقدند که تنها تیم بزرگسالان «تیم ملی» است اما دعوت شدن به اردو در هر رده از تیمهایی که زیر نظر فدراسیون فوتبال اداره میشوند، لذتبخش است، پوشیدن پیراهنی با آن لوگو، تمرین در کمپی که ستارههای بزرگ آنجا عرق ریختهاند و «ملیپوش آینده» خطاب شدن چیزی است که هر پسر بچه عاشق فوتبالی رویای آن را دارد. سعید عزتاللهی از 10 سالگی این فضا را تجربه کرد!
او در خانوادهای فوتبالی به دنیا آمد. پدرش از سرداران محبوبترین تیم اول آن دیار بود، همبازی سیروس قایقران، عضوی از تیم محبوب ملوان که در برههای فوتبال ایران را از زیر سایه سه تفنگدار بزرگ استقلال، پاس و پرسپولیس بیرون کشید. «نادر عزتاللهی» فوتبال را خوب میشناخت، برای همین علیرغم اضافه وزنی که سعید داشت و تواناییاش در درس و مشق، او را به سمت فوتبال هل داد، سختگیری کرد، تمرینات بیشتر، نظم و انضباط فراوانتر و ... تا سعید با لباس ملوان در لیگ بازی کند. یکی از جوانترین بازیکنان تاریخ لیگ برتر. او 16 سال و 29 روز داشت که برای اولین بار در بالاترین سطح فوتبال ایران به زمین رفت.
دو سال بازی برای ملوان و بعد مهاجرت به اسپانیا و بازی برای اتلتیکو مادرید C. در اوج جوانی این بخت را پیدا کرد که در یک برهه زیر نظر دیگو سیمئونه تمرین کند. روستوف مشتریاش شد و با قراردادی پنج ساله به روسیه رفت، جایی که اولین گل اروپایی این تیم را مقابل اندرلخت بلژیک به زیبایی به ثمر رساند. او در آن برهه به صورت قرضی برای آنژی ماخادچکالا، امکار پرم، ردینگ و اوپن بازی کرد، بعد به وایله دانمارک رفت و برهه کوتاهی هم برای الغرافه توپ زد. مارکوپولوی جوان تنها وقتی 26 سال داشت رکورد بازیهای ملیاش از 50 گذر کرد.
هافبکی مقتدر، شوتزن، کم حرف، وظیفهشناس و توپ پخشکن که بالاخره با وایله توانست قهرمانی در فوتبال اروپا را بچشد. شماره 6 این روزهای فوتبال ایران، تمام ردهها را برای تیم ملی بازی کرده است، او با تیم ملی نوجوانان در آسیا سوم شد، به جام جهانی رفت اما خودش هم میداند که حضور و بازی در دو جام جهانی 2018 و 2022 نامش را بلندآوازه و ماندگار کرد. بعضی از کارشناسان او را بهترین بازیکن ایران در جام جهانی قطر میدانند، اگر کمی خوششانس بود در آن مسابقات پیش از روزبه چشمی به گل میرسید، هنوز فریادش بعد از گل نشدن آن شلیک مقابل ولز در گوش تکرار میشود، درست مثل اشکهای بیامانش بعد از حذف شدن در دور مقدماتی. درست مثل گلی که در روسیه به تیم ملی اسپانیا زد و داور آن را مردود اعلام کرد. یک حسرت همیشگی برای سعید، برای ایران، برای کارلوس کیروش که بازی عزتاللهی را به شدت میپسندید.
سعید عزتاللهی نزدیک به 11 سال است دور از ایران بازی میکند، هر سال در فصل نقل و انتقالات نامش به عنوان شاه ماهی تکرار میشود اما همه چیز در حد شایعات باقی میماند تا فصل بعد ... او هنوز رویاهای بزرگی در سر دارد، با کیفیتی که دارد مورد اعتماد امیر قلعهنویی است و همه انتظار دارند او را در جام ملتها و حتی جام جهانی بعدی ببینند. سعید ستون فقرات این روزهای تیم ملی ایران است، بیامان میدود، تکل میزند، روی هوا مسلط است، از مصدومیت نمیترسد و ضربان تیم را تند و کند می کند. بازیکنی با این همه مهارت قادر است به سمت رکورد 100 بازی ملی یورش ببرد. این رویا نیست، تصمیم پسر انزلیچی فوتبال ایران است تا نامش را بیش از پیش جاودانه کند.
تولدت مبارک آقای شماره 6 .